در اینترنت یک خروار مطلب وجود دارد با عنوان «راهکارهای استفن کینگ برای نوشتن.» من می خواهم از نوشتن چنان چیزی دوری کنم چرا که همه شان یک چیز را می گویند. من می خواهم کمی در کتاب او با عنوان «در مورد نوشتن» عمیق تر شوم. کتابی فوق العاده کاربردی که خواندن آن را به همه نویسندگان به شدت توصیه می کنم. پس در اینجا تعدادی از مطالب کتاب استفن کینگ را که به آن ها «درس» می گویم، می آورم. لطفاً حواستان باشد که کینگ چیزی به اسم «قانون» تجویز نمی کند. او به وضوح می گوید این ها اعتقادات من است و چیزهایی است که برای من تا به حال جواب داده است!
1- اگر وقت برای خواندن ندارید، پس وقت برای نوشتن هم نگذارید.
کینگ خیلی روشن می گوید که خواندن چه قدر برای نویسندگان با اهمیت است. بدیهی است که خواندن، دایره لغات و دانش را گسترش می دهد. اما چیزی که چندان بدیهی نیست این است که خواندن، ذهن و روح را پالایش می کند (برداشت من از کینگ). فیلمنامه نویس ها هم باید همه چیز را بخوانند. نه تنها فیلمنامه هایی که به مرحله تولید می رسند و همه در مورد آن ها صحبت می کنند، بلکه باید کتاب های استفن کینگ، جان گریشام، دن براون، المور لئونارد، چارلز بوکوفسکی، جان فینت یا هر کس دیگری را هم بخوانند. همچنین گهگاهی باید کتاب های تاریخی هم خواند. تاریخ نویسان می توانند یک داستان خوب را که بر مبنای تاریخ است برای شما تعریف کنند. آن ها نه تنها می توانند کمی در مورد انقلاب فرانسه به شما آموزش دهند بلکه همچنین می توانند کمی هم در مورد نوشتن چیزهایی یادتان دهند.
2- زیاد بنویسید.
آن گونه که کینگ می گوید، اینکه «زیاد» چقدر است، وابسته به هر شخص است. کینگ می گوید، دوست دارد هر روز بنویسد و انتظار نوشتن 10 صفحه در هر روز را دارد. برای فیلمنامه نویسان هم فکر نمی کنم شمارش صفحاتی که می نویسند چیز بدی باشد. اما در مورد اینکه چه قدر در هر روز بنویسید، آزادی عمل دارید.
3- چیزی بنویسید که عمیق باشد و طنین داشته باشد.
بله گفتنش آسان است. با این حال، من فکر می کنم منظور دقیق تر او این است که هدفی داشته باشید. یک منظور، یک مضمون. دنبال چیزی باشید. می تواند یک فراز یا یک فرود باشد، اما هر چه که هست با نوشته تان کاری کنید.
4- زیاد به این مساله که دیگران ممکن است چه فکری کنند، توجه نکنید.
منتقدان گاهی گذرشان به کارهای کینگ هم افتاده است. بعضی اوقات از کارهای او و تیپ شخصیت هایی که ساخته و داستان هایی که نوشته ، برداشت های اشتباه شده است. کینگ اذعان می کند که کمی از اینکه مردم چه فکری خواهند کرد، می ترسد. و می گوید همسرش اولین نفر و مهم ترین شخصی است که دست نوشته های او را می خواند. کینگ می گوید همسرش صادق ترین منتقد آثار اوست و اصلاً از اینکه بگوید چه فکری در مورد نوشته های او می کند هراسی ندارد. این خوب است. شما فیلمنامه نویسان هم نمی توانید اگر گاهی مورد نکوهش قرار می گیرید یا شخصی می گوید استعداد ندارید، پا پس بکشید. اگر به خودتان اعتقاد دارید باید به نوشتن ادامه دهید. باید به دوندگی و تکاپو ادامه دهید. باید مسیر را دنبال کنید. نوشتن باید به صورت ژنتیکی درون شما وجود داشته باشد. نترسید از اینکه فیلمنامه تان را به کسی بدهید حتی اگر در آخر نسبت به آن ابراز تنفر کنند. بازخوردهای صادقانه بگیرید.
مترجم: شبنم سید مجیدی